گاهی اوقات ما از خواندن یک نمایشنامه، بیشتر از تماشای تئاتر لذت میبریم. گاهی اوقات هم برعکس این موضوع اتفاق میافتد. به هر حال نمایشنامهها بخش بسیار مهمی از ادبیات هر کشوری هستند. ما حتی بسیاری از فیلمهای خودمان را هم بر اساس آنها میسازیم. برای همین هم تصمیم گرفتیم در این مقاله به سراغ بهترین نمایشنامه های جهان برویم، کاری که بعد از معرفی بهترین کتاب های جهان ضروری است. اما قبل از آن بد نیست بدانید که ما این لیست را کاملا سلیقهای و با پرسش از دهها نفر تهیه کردیم. برای همین هم شاید برخی از نمایشنامههای موجود در آن باب میل شما نباشند. پس اگر به چنین چیزی برخوردید، کافیست پیشنهاد خودتان را برایمان کامنت کنید.
بهترین نمایشنامه های جهان : بریتانیا
ادبیات انگلیسی پر است از شاعران، نویسندگان و نمایشنامه نویسانی که بیشتر ما با آنها خاطره داریم. گل سرسبدشان هم ویلیام شکسپیر است. برای همین اول از همه به سراغ بهترین نمایشنامه های ادبیات انگلیسی رفتیم و نگاهی به آثار درخشان آنها انداختیم.
1- هملت- ویلیام شکسپیر
خواندن یا نخواندن، مسئله این است! خب البته که نخواندن این نمایشنامه، اگر به ادبیات علاقه دارید، قطعا ظلم بزرگی به خود شماست. هملت داستان شاهزاده جوانی است که در پی پرده برداشتن از را زمرگ پدرش است. او در این راه با چالشها و سوالهای بزرگی روبرو میشود که گاه اوقات قادر به پاسخ دادن به آنها نیست. این هملت مشهورترین و در عین حال طولانیترین نمایشنامه ویلیام شکسپیر هم محسوب میشود. هملت بارها و بارها توسط بهترین مترجمان کتاب در ایران ترجمه شده است.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
“بزرگترین قیصرها دیگر جز اندکی خاکستر نیستند و آنکه به لرزه درمیآورد، اکنون به دردِ کمترین کارها میخورد، به درد اینکه سوراخی را بدو مسدود کنند تا بادِ زمستانی به درون نوزد!”
2- مکبث- ویلیام شکسپیر
بر خلاف هملت، مکبث کوتاهترین تراژدی شکسپیر به حساب میآید. این نمایشنامه داستان سپهسالار مکبث و همسر او لیدی مکبث را روایت میکند. جنگاور بزرگی که حالا پس از شکست دادن نروژیها در جنگ، به دنبال جاهطلبیهای بیشتر است. مکبث روایتی تلخ و در عین حال جذاب از ذات آدمی است. نکته جالب درباره آن این است که خود ویلیام شکسپیر هم در زمان اجرای این نمایش در سالن تئاتر، در آن ایفای نقش میکرده است. تا به حال اقتباسهای زیادی هم از این اثر صورت گرفته که شاید برای ما معروفترین آنها سریال زخم کاری باشد.
در بخشی از مکبث میخوانیم:
“ستارگان، آتشتان را خاموش کنید؛ اجازه ندهید نور بر تاریکی هوسهای من بتابد.
3- دکتر فاستوس- کریستوفر مارلو
داستان میل بیانتهای انسان به قدرت! دکتر فاستوس یک پزشک، عالم و فردی همه فن حریف است که گویا هیچ کدام از این تواناییها جاه طلبی او را ارضا نکردهاند. برای همین هم تصمیم بزرگی میگیرد. او در ازای یاد گرفتن جادو، روحش را به شیطان میفروشد. دکتر فاستوس روایتی است کریستوفر مارلو از افسانهای قدیمی که اتفاقا گوته، شاعر مشهور آلمانی، هم نمایشنامهای با تاثیر گرفتن از آن نوشته است. چیزی که دکتر فاستوس را به یکی از بهترین نمایشنامه های جهان تبدیل کرد، نوع نگارش و موضوع بینظیری بود که این افسانه به آن میپرداخت.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
احمقهایی که بر روی زمین میخندند، در جهنم گریان خواهند بود.
همچنین بخوانید: بهترین رمانهای کلاسیک
4- در انتظار گودو- ساموئل بکت
روایت انتظار، انسان مدرن و امیدی واهی که ساموئل بکت در فضایی ابزورد که یکی از مهمترین انواع ژانر کتاب است، آن را به تصویر کشیده است. در انتظار گودو یکی از مهمترین نمایشنامههای مدرنیسم به شمار میرود. این نمایشنامه تلنگری به انسان مدرن و عدم توانایی او در برقراری ارتباط میزند. برای همین هم بعد از گذشت سالها از نگارش آن، همچنان بر روی صحنه تئاترهای گوناگون میرود. در ایران هم زندهیاد داوود رشیدی در سال 1347 برای اولین بار در انتظار گودو را به روی صحنه برد. این نمایشنامه بارها و بارها به فارسی ترجمه شده است که پیشنهاد من ترجمه زنده یاد نجف دریابندری است.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
حتی اشک و گریه هم به یک منبع نامتناهی متصل نیستند. هرگاه کسی در این جهان شروع به گریه کردن میکند، در جای دیگری فردی از گریه کردن باز میایستد. خندیدن هم درست همین شکلی است.
5- روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند – تام استاپرد
اگر هملت را خوانده باشید، با این دو شخصیت آشنا هستید. اما اگر هنوز به سراغ شاهکار جاویدان شکسیپر نرفتید، بد نیست بدانید که تام استاپرد از دل هملت یکی از بهترین نمایشنامه های معاصر جهان را بیرون کشیده است. روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند نمایشنامهای است که هول محور دو شخصیت داستان هملت یعی روزنکرانتز و گیلدنسترن نوشته شده است. این دو که در هملت نقشی فرعی داشتند حالا به شخصیتهای اصلی این نمایشنامه تبدیل شدهاند. اگرچه با توجه به فضای نمایشنامه، قرار نیست حرف عجیب و مهمی را از آنها بشنویم. این نمایشنامه همچنین به نمایشنامه در انتظار گودو ساموئل بکت هم شباهت دارد.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
خوشحال باش؛ اگر قرار نیست خوشحال باشی پس اصن زنده بودن به چه دردی میخوره؟!
بهترین نمایشنامه های جهان : یونان باستان
یونان زمانی مهد علم و فلسفه دنیا بود، اما در کنار آن ادبیات نیز در این کشور جایگاه ویژهای داشت. از یونان باستان دو نمایشنامه را در این بخش معرفی میکنیم. البته نمایشنامههای بسیار خوبی در دوران باستان در یونان نوشته شده بودند. اما بخش عمدهای از آنها از بین رفتند. ما هم به دو اثر جاودانه از سوفوکل بسنده کردیم. اگر دوستی دارید که به تاریخ علاقه دارد، میتوانید این کتاب ها را برای هدیه به او انتخاب کنید.
6- ادیپ شهریار- سوفوکل
من که هستم؟! سوالی تاریخی و ابدی که تقریبا تمام ما آدمها از خودمان میپرسیم. اما داستان ادیپ با تمام ما متفاوت است. این نمایشنامه اولین قسمت از سه گانه مشهور سوفوکل، نمایشنامهنویس یونان باستان است. ادیپ شهریار داستانی است که بارها و بارها توسط نویسندگان و کارگردانها مورد اقتباس هم قرار گرفته شده است. حتی زیگموند فروید هم برای بیان نظریه خود، از این نمایشنامه وام میگیرد و نظریهاش را عقده ادیپ نامگذاری میکند. بی جهت نیست که این نمایشنامه در تمام لیستهایی که برای بهترین نمایشنامه های جهان نوشته شدهاند حضور دارد.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
و حقیقت تا چه اندازه میتواند دهشتناک باشد، زمانی که هیچ نفعی در دانستن آن برای ما وجود ندارد.
7- آنتیگونه- سوفوکل
سومین نمایشنامه از سهگانه تاریخی ادیپ که شهرتش حتی از خود ادیپ هم بیشتر است. آنتیگونه دختر ادیپ و یوکاسته است. او پس از اتفاقاتی که برای پدر میافتد، وی را تا لحظه مرگ همراهی میکند. اما وقتی پس از مرگ پدر به شهر بازمیگردد، پیشامدهای جدید برای او اتفاق میافتد. آنتیگونه را میتوان نماد زنی مستقل، محکم و در عین حال خانواده دوست دانست. این نمایشنامه در سرتاسر جهان و به شکلهای مختلف اجرا شده و مخاطبین زیادی را از تماشای خود راضی کرده است.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
هر کسی اشتباه میکند، اما یک انسان خوب اشتباهش را قبول میکند و آن را جبران میکند. غرور بزرگترین جرم یک انسان است.
همچنین بخوانید: بهترین نویسندگان زن و آثارشان
بهترین نمایشنامه های جهان : آمریکا
اگر نگوییم بهترین، قطعا بخشی از بهترین نمایشنامه های معاصر و قرن بیستم از دل ادبیات آمریکا بیرون میآیند. بی دلیل نیست که بخش عمده نمایشنامههای این مقاله هم به این کشور اختصاص دارد.
8- مرگ فروشنده- آرتور میلر
اگر گتسبی بزرگوار نماینده رمانهایی است که رویای آمریکایی را نقش بر آب میکنند، مرگ فروشنده را هم میتوان نماینده نمایشنامهها در انجام این کار دانست. مرگ فروشنده مشهورترین اثر آرتور میلر، نمایشنامهنویس آمریکایی است. میلر در این نمایشنامه مردی را به تصویر میکشد که حالا و در میانه سالهای میانسالی، حتی توسط خانواده خودش هم طرد شده است. میلر نشان میدهد که دنیای ماتریالیستی افراد ما تا چه اندازه میتواند زندیگمان را تحت تاثیر قرار دهد. مرگ فروشنده موفق به کسب جایزه پولتزر برای نمایشنامه نیز شده است.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
کسانی که دور و بر من هستند به قدری اشتباهیاند که من مدام استاندادرهایم را پایین میآورم.
9- اتوبوسی به نام هوس- تنسی ویلیامز
یکی از بهترین نمایشنامه های جهان و به باور بسیاری از افراد بهترین نمایشنامه قرن بیستم! اتوبوسی به نام هوس مشهورترین اثر تنسی ویلیامز، نمایشنامه نویس آمریکایی است که آثار مهمی مثل باغ وحش شیشهای نیز در کارنامه او به چشم میخورند. داستان این نمایشنامه حول محور سه شخصیت اصلی آن یعنی بلانش، استلا و استنلی میگذرد. بلانش که در نوجوانی ازدواج کرده و حالا در میانسالی یک بیوه است، به منزل خواهرش استلا آمده است. ویلیامز این اثر را برای به تصویر کشیدن تبعیض در جامعه نوشته است. نکته جالب اینکه بازیگران بزرگی مانند مارلون براندو و کیت بلانشت در این نمایش بازی کردهاند.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
من حقیقت رو نمیخوام، من جادو میخوام، آره، آره جادو اون چیزیه که من سعی میکنم به مردم بدم. من حقیقت رو عوض میکنم و به جای اونکه چیزی که واقعی هست رو بگم، چیزی رو میگم که قراره حقیقت داشته باشه! اگر همچین چیزی گناهه، پس بذار به خاطرش بهم لعنت بفرستن!
10- دوازده مرد خشمگین – رجینالد رز
یکی از بهترین فیلم های اقتباسی تاریخ سینما از روی این نمایشنامه ساخته شده است. دوازده مرد خشمگین داستان اعضای یک دادگاه است که قرار است برای گناهکار بودن یا نبودن یک پسر تصمیمگیری کنند. پسری که متهم به قتل پدرش آن هم با ضربات چاقو است، چاقویی که متعلق به خود پسر است!سیدنی لومت هم با اقتباس از این نمایشنامه، فیلم فوقالعادهای را با بازی هنری فوندا ساخته است. نمایشنامه دوازده مرد خشمگین به خوبی نشان میدهد که گاهی اوقات قضاوتهای بیمورد و بی اساس ما تا چه اندازه میتوانند وحشتناک باشند. همچنین عوامل و چیزهای دخیل در قضاوت یک فرد هم برای ما کاملا مشخص میشوند.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
حتی اگر عمیقا به چیزی باور داشته باشیم، شجاعت زیادی برای تنها ایستادن و اعتقاد داشتن به آن نیاز است.
11- سفری طولانی از روز به شب – یوجین اونیل
اعتیاد، الکل و از بین رفتن کانون گرم خانواده همگی چیزهایی هستند که در نمایش سفری طولانی از روز به چپ میخوانیم. این نمایش ک از مشهورترین آثار یوجین اونیل هم به حساب میآید، به نوعی خودزندگینامه خود او هم محسوب میشود. علاوه بر تمام این موارد، تمامی شخصیتهای موجود در نمایش مشکلات خاص خودشان را دارند. از اعتیاد گرفته تا الکلی بودن، همگی تمهایی هستند که به وضوح یک چیز را نشان میدهند: فروریختن تدریجی بنیاد خانواده و از دست رفتن ارزشهای انسانی. این نمایشنامه برنده جایزه نوبل نیز شده است و خود اونیل هم از برندگان جایزه نوبل ادبیات است.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
گذشته، همان حال است، اینطور نیست؟ گذشته، آینده هم هست. همهی ما تلاش میکنیم که از آن خارج شویم اما زندگی این اجازه را به ما نمیدهد.
بهترین نمایشنامه های جهان : ادبیات فرانسه
مگر میتوان سراغ آثار ادبی رفت و سری به ادبیات فرانسه نزد. شاید فرانسویها به اندازه دیگران به دنبال نمایشنامه نویسی نبودند، اما به هر حال آثار ماندگاری هم در تاریخ خلق کردند.
12- کالیگولا – آلبر کامو
به راستی زندگی ما چه معنایی دارد؟ آیا باید آن را در سرگذشت بیگانه یافت، یا اینکه به سراغ برداشت کامو از داستان کالیگولا رفت. آلبر کامو نویسنده مشهور فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبیات، نمایشنامه کالیگولا را بر اساس زندگی کالیگولا، پادشاه روم باستان نوشت. او در این نمایشنامه تاکید میکند که گاهی اوقات از دست دادن فرد مهمی در زندگی، میتواند معنای زندگی کردن را از ما بگیرد و سپس دیوانهمان کند. کالیگولا اگرچه به خونخواری نرون یا به بیرحمی تیبریوس نبود، اما در دیوانگی از آن دو چیزی کم نداشت. مطالعه این نمایشنامه آن هم با ترجمه ابولحسن نجفی لطف دیگری دارد.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
دنیا به صورت موجود، غیرقابل تحمله. پس من احتیاج به ماه دارم، یا به خوشبختی، یا به ابدیت، شاید به یک چیز که جنون باشه که در هر حال متعلق به این دنیا نباشه.
13- کرگدن- اوژن یونسکو
بار دیگر نمایشنامهای که حقیقت تلخ انسان مدرن را به تصویر میکشد. کرگدن یکی دیگر از آثار مهم قرن بیستم است که توسط اوژن یونسکو، نمایشنامه نویس فرانسوی نوشته شده است. یونسکو در این نمایشنامه انسانهایی را به تصویر میکشد که غرق در لذتهای دنیا و زندگی روزمره و کسالت بارشان شدند. این افراد هویت خود را باختهاند و از انسانیتشان دور شدند. حتی شخصیت اصلی داستان، برانژه، هم مانند سایر قهرمانها و شخصیتهای اصلی نیست. یونسکو در کنار ساموئل بکت از جمله مشهورترین نویسندگان تئاتر ابزورد نیز به شمار میرود.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
تنها بودن من را پریشان میکند ، درست مانند زمانی که در کنار سایر مردم هستم.
از دست ندهید: پرفروش ترین کتاب های جهان
14- خدای کشتار – یاسمینا رضا
ما انسانها گاهی اوقات درون خودمان یک هیولا داریم. هیولایی که منتظر یک جرقه است تا خودش را نشان دهد. خدای کشتار یک یاز مشهورترین آثار یاسمینا رضا، نمایشنامه نویس فرانسوی است. او این نمایشنامه را در سال 2006 منتشر کرد. خدای کشتار یک کمدی سیاه است و قصد دارد به مخاطبش نشان دهد گاهی اوقات برخی اتفاقات کوچک و کم اهمیت مانند دعوای کودکانه دو بچه تا چه اندازه میتواند ذات آدمی را برملا کند. این نمایشنامه در سراسر دنیا به روی صحنه رفته است. در ایران هم علیرضا کوشک جلالی آن را به روی صحنه برد. رومن پولانسکی، کارگردان مشهور لهستانی هم از این نمایشنامه فیلمی اقتباس کرد و نام آن را کشتار گذاشت.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
این زن و شوهر وحشتناکترین دلیلی هستند برای اینکه خداوند ما را آزار دهد.
15- خرده جنایت های زناشوهری
اگر با اریک امانوئل اشمیت آشنا باشید، احتمالا سبک نوشتههایش را هم میدانید. نوشتههای اشمیت معمولا کوتاه، ساده، قابل فهم و با جملاتی نه چندان بلند هستند. حتی داستان نمایشنامه جنایتهای زناشوهری هم دقیقا همین ویژگیها را دارد. او تنها از دو بازیگر یا شخصیت استفاده کرده است. ژیل، یک نویسنده که حالا با اصابت ضربهای به سرش حافظه خود را از دست داده. است. در کنار او لیزا قرار دارد. زنی که بیشتر به نقاشی کردن آن هم به صورت دلی علاقه دارد. اما حالا باید دید این دو چگونه با هم کنار میآیند.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
“وقتی خشونت وارد یک زندگی میشه، دیگه چه فرقی داره کی بروزش میده.”
بهترین نمایشنامه های جهان : ادبیات فارسی
از هرچه بگذریم، سخن دوست بهتر است. میرسیم به سرزمین مادری و زبان خودمان، فارسی. مثل تمام مواردی که گفتیم، نمایشنامههای زیادی هم به زبان فارسی وجود دارند که مطالعه آنها خالی از لطف نیست. اما من تصمیم گرفتم در این بخش سه نمایشنامه فارسی مورد علاقه خود را معرفی کنم.
همچنین بخوانید: بهترین کتاب ها و رمان های ایرانی
16- آی بی کلاه، آی با کلاه – غلامحسین ساعدی
بیشتر ما غلامحسین ساعدی را با عزاداران بیل میشناسیم. اما او آثار قابل توجه دیگری هم دارد که نمایشنامه آی بی کلاه، آی با کلاه یکی از آنها است. ساعدی با سادهترین اتفاق ممکن که شنیده شدن صدایی از خانه یک نفر است شروع میکند. سپس به ما نشان میدهد که خرافه، دانایی، مرگ، زندگی و مستی و هشیاری چگونه در بند بند وجود مردم رسوخ کردهاند. این نمایشنامه با بازی زنده یاد عزت الله انتظامی و علی نصیریان به روی پرده رفت و به شدت مورد توجه مخاطبینش قرار گرفت.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
چطور میتوان همیشه خوشحال بود؟ آنگاه که از هیچ چیز نترسید
17- مرگ یزدگرد – بهرام بیضائی
مرگ یزدگرد شاید مهمترین و مشهورترین نمایشنامه بهرام بیضائی است. بسیاری از منتقدین اعتقاد دارند راشومون، شاهکار جاودانه آکیرا کوراساوا الهام بخش او برای نوشتن این نمایشنامه بوده است. بیضائی در این نمایشنامه ماجرای مرگ یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، را با سه روایت مختلف بیان میکند. جالب اینکه هیچکدام از این روایتها با هم یکسان نیستند. بیضائی بعدها هم این نمایش را به شکل تئاتر به روی صحنه برد و هم فیلمی بر اساس آن ساخت. نمایشنامه مرگ یزدگرد بارها و بارها توسط افراد مختلف و در کشورهای گوناگون با زبانهای متفاوت به روی صحنه رفته است. برای همین هم ما آن را در لیست بهترین نمایشنامه های جهان قرار دادیم!
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
– تو پادشاهان را با راهزنان همانند میکنی؟
– راهزنان بر تنگدستان میبخشایند و پادشاهان نه!
18- پِلِّکان – اکبر رادی
پلکان از مشهورتین آثار اکبر رادی است که برخی او را پدر نمایشنامه نویسی مدرن ایران مینامند. این نمایش تراژدی زیبایی است که زندگی فردی به نام بلبل را به تصویر میکشد. رادی سعی کرده تا با ظرافت خاصی دیدگاه و طرز فکر ماکیاولیستی شخصیت اصلی که ذره ذره در طول داستان تغییر میکند را به تصویر بکشد. نتیجه هم نمایشنامهای است که منتقدان و مردم را به تحسین وا داشته است. اکبر رادی نمایشنامههای زیادی نوشته است. اما انتخاب من در بین تمام نمایشنامههای او همین نمایش پلکان است.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
گیاهان خودروئی که در سایه ریشه میکنند، در دمهی نور میپژمرند و جز این داستانی ندارند.
بهترین نمایشنامه های جهان : سایر کشورهای جهان
اما تئاتر و نمایشنامه نویسی فقط محدود به این کشورها نیست. برای همین هم تصمیم گرفتیم در این بخش مقاله به سایر بخشهای جهان هم سر بزنیم و ببینیم کدام شاهکارهای ادبی جهان در لیست بهترین نمایشنامه های ما قرار میگیرند.
19- خانه عروسک – هنریک ایبسن
شاهکار هندریک ایبسن، نمایسنامه نویس مشهور نروژی که برخی آن را یکی از کتاب های حقوق زنان میدانند. خانه عروسک داستان زنی ات به نام نورا است که قصد دارد از حصاری که اطرافش کشیده شده است بیرون بیاید. ایبسن با نوشتن این نمایشنامه و شاید سایر نمایشنامههای خود، سعی داشته تا نوع روابط اجتماعی و رفتارهای مردم کشور خود را به چالش بکشد. اقتباسهای زیادی هم از این نمایشنامه مشهور صورت گرفته که از جمله آنها میتوان به فیلم سارا، ساخته دایرویش مهرجویی اشاره کرد.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
میدونی چیه، توی زندگی بعضی آدمها هستند که تو دوستشون داری و بعضیا هم هستند که تو فقط باهاشون هستی و در کنارشونی.
20- باغ آلبالو – آنتوان چخوف
روایتی از انقلاب سال 1905 روسیه و آخرین تلاشهای بورژوا برای حفظ جایگاه در حال از دست رفتنشان. باغ آلبالو که از بهترین نمایشنامه های روسیه و حتی جهان به حساب میآید، داستان خانوادهای را شرح میدهد که حالا به خاطر بدهیهای زیادی که بالا آوردهاند، تحت فشار قرار دارند. نکته جالب این است که با وجود داستان قابل حدس و خالی از قهرمان باغ آلبالو، به دلیل شخصیت پردازی بی نظیر چخوف، ما تا آخرین پرده با این نمایش همراه میشویم و از آن لذت میبریم. این کتاب هم به دفعات در ایران ترجمه شده است که در این میان میتوان به ترجمههای بزرگ علوی و سیمین دانشور از آن اشاره کرد.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
شاید انسانها صد حس درونشان داشته باشند و زمانی که میمیرند همان 5 حسی که ما میشناسیم با آنها به زیر خاک برود. در حالی که 5 حس دیگر هنوز زنده هستند.
21- سه خواهر – آنتوان چخوف
اولگا، ماشا و ایرینا سه خواهری هستند که در کنار برادرشان آندرهئی خانواده پروزروف را تشکیل میدهند. چخوف در این کتاب به جای هدف قرار دادن طبقه بورژوا، مردم عادی جامعه را به تصویر میکشد. در واقع او در نمایشنامه سه خواهر سعی میکند نشان دهد که قشر جوان روسیه در روزهای پیش از انقلاب تا چه اندازه نسبت به فردایشان بیانگیزه و ناامید هستند. آن هم در حالی که هر سه خواهر تحصیل کرده هستند و حالا چند سالی است مجبور شدند از مسکو به شهری دیگر مهاجرت کنند. داستان تاریک این نمایشنامه با توجه به رویکرد ناتورالیستی چخوف در نگارش آن کاملا طبیعی است.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
اون درخت رو میبینی؟ درسته خشک شده و مرده، اما هنوز هم با باد این طرف و اون طرف میره. فکر کنم منم همچین سرنوشتی داشته باشم. شاید بعد از مرگم هم یه جوری توی مسیر زندگی قرار بگیرم.
از دست ندهید: بهترین رمان های غم انگیز
22- خانه برناردا آلبا – فدریکو گارسیا لورکا
مشهورترین اثر بهترین نمایشنامه نویس اسپانیایی، فدریکو گارسیا لورکا. خانه برناردا آلبا در کنار عروسی خون و یرما سه نمایشنامهای هستند که لورکا با نگاه به زندگی روستایی نوشت. او این اثر را برای نشان دادن محدودیتها و سرکوبهایی که زنان در اسپانیا تحمل میکردند نوشت. البته اندکی بعد از انتشار آن هم به قتل رسید. داستان این نمایشنامه روایتگر زندگی برناردا آلبا و 5 دختر اوست که همگی به خاطر رنجی که مادرشان متحمل شده ناراحتند. نجف دریابندری این نمایشنامه را در ایران ترجمه کرده و ستاره اسکندری هم آن را به روی صحنه برد.
در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم:
همه توی خانه می پوسیم فقط از ترس آن که مبادا مردم برایمان حرف در بیاورند.
بهترین نمایشنامه های جهان ؛ جمع بندی
من از نمایش و نمایشنامه خوانی خیلی خیلی لذت میبرم. برای همین هم سعی کردم بهترین نمایشنامه های جهان که میشناختم را در این مقاله به شما معرفی کنم. امیدوارم این نمایشنامهها باعث افزایش علاقه شما به دنیای ادبیات و مخصوصا نمایش شوند. راستی، اگر نمایشنامه خوبی میشناسید که جایش در لیست ما خالی است، حتما نام آن را در قسمت نظرات برای ما بنویسید تا در ویرایشهای بعدی به مقاله خود اضافه کنیم.
2 پاسخ
بسیار خوب اثار دورنمات و خصوثا ملاقات بانوی سالخورده
ممنونم از نظرتون