من عاشق خواندن یک داستان کوتاه ادبی هستم، حتی بیشتر از مطالعه یک رمان! اتفاقا به شدت هم عقیده دارم که نوشتن یک داستان کوتاه خوب، بسیار دشوارتر از یک رمان خوب است. چون شما فضا و فرصت کمتری برای توصیف شخصیتها و ساخت داستان دارید. بنابراین کارتان هم بسیار سختتر خواهد شد. القصه، این بار تصمیم گرفتیم به جای معرفی کتاب به سراغ معرفی بهترین داستان های کوتاه ادبی و زیبا برویم و از خواندن برخی از درخشانترین آثار ادبیات جهان لذت ببریم.
بهترین داستان های کوتاه ادبی ایران
اگرچه ما در بین بهترین رماننویسان خیلی جایگاه بالایی نداریم، اما داستان نویسان خوبی داریم که داستان های کوتاه ادبی آنها به محافل بزرگ هم راه پیدا کردند. در واقع به نظر میرسد هنر داستان نویسی در ایران بیشتر از رمان نویسی پیشرفت کرده است. به همین دلیل هم قصد داریم در این مقاله بیشتر به قصه های کوتاه ایرانی بپردازیم. اما بگذارید قبل از شروع و معرفی، انواع این داستان ها را بشناسیم. البته، یادتان باشد که یک داستان کوتاه با خلاصه کتاب تفاوت دارد!
انواع داستان های کوتاه ادبی
داستانها هم مانند رمان هستند، فقط کمی فشردهتر! پس تعجبی ندارد که درون آنها آثاری از ژانرهای مختلف هم ببینیم. اما در این بخش از مقاله به سراغ دو نوع رایج داستان های کوتاه جالب و ادبی رفتیم تا با آنها کمی بیشتر آشنا شویم.
داستان کوتاه طنز ادبی
بسیاری از ما ادبیات و هنر را وسیلهای برای سرگرمی خودمان میدانیم. سرگرمی هم که همیشه نباید تلخ و اشک آور باشد! برای همین هم تعداد زیادی از داستان های کوتاه در ژانر طنز نوشته میشوند. برای مثال میتوانیم به قصههای مجید و یا کباب غاز اشاره کنیم. دو داستانی که در ادامه آنها را معرفی میکنیم.
داستان های کوتاه ادبی عاشقانه
نوع دوم داستان کوتاه فارسی به عشق بازمیگردد. داستانها و رمان های عاشقانه سالهاست پای خود را به کتابخانههای دل ما باز کردهاند. نکته جالب درباره داستان های کوتاه عاشقانه این است که بیش از حد زجرتان نمیدهند و تنها در چند صفحه حکایت وصال و فراق عاشق و معشوق را برای ما بیان میکنند. مجموعه داستان عشق روی پیادهرو و دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل از این دسته هستند.
معرفی داستان های کوتاه ادبی ایرانی
خب، نوبت میرسد به آنچه قولش را داده بودیم. در این بخش از مقاله به سراغ قصههایی از ادبیات خودمان میرویم تا ببینیم داستان کوتاه فارسی چه ویژگیهایی دارد و کدام آثار نویسندگان بزرگمان ارزش خواندن را دارند. البته یادتان باشد، داستانهایی که در این مقاله آوردیم تمام داستان کوتاه های خوب ایرانی را شامل نمیشود. برای همین از شما درخواست داریم داستانهای پیشنهادی خود را برای ما در کامنتها معرفی کنید.
1- بچه مردم
داستان زنی جوان که حال با کودک سه سالهاش آواره خیابانها شده است. جلال آل احمد، نویسنده مشهور ایرانی داستان بچه مردم را که یکی از داستان های کوتاه ادبی و زیبا در کارنامهاش هست را با هدف نشان دادن درد و رنجهای زنان ایرانی نوشته است. داستانی که از زبان خود این زن روایت میشود و تلخی سرگذشت او را پس از از ازدواج دومش بیان میکند. اگر به ادبیات اجتماعی علاقه دارید، این داستان کوتاه بدون شک نظر شما را جلب میکند.
2- یوزپلنگانی که با من دویدهاند
“آدم یا از چیزهایی می ترسه که اونا رو می شناسه، مثل چاقو، مثل تنهایی، یا از چیزهایی که اصلا نمی شناسه، مثل تاریکی، مثل وقتی که با هر صدای در خیال می کنی اومدن بگیرنت، مثل مرگ.”
مرگ، همان فرجام ترسناکی که دیر یا زود به سراغ ما خواهد آمد. یوزپلنگانی که با من دویدهاند مجموعه داستانی است از بیژن نجدی، نویسنده فقید ایرانی. او در تمامی داستانهای این مجموعه به موضوع مرگ میپردازد و در هر یک از این داستانها از زاویه مختلفی به آن نگاه میکند.
همین ویژگیها مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویدهاند را به یکی از بهترین مجموعه داستان کوتاه های ادبی ایرانی تبدیل کرده است. عجیب اینکه این کتاب تنها اثر بیژن نجدی است که در زمان حیات خود او منتشر شد. نجدی با استفاده از ذوق و قریحه شاعرانه خود، استعارههای زیبایی را هم در متن داستانهای این کتاب استفاده کرده است.
3-قصه های مجید
“گفت : ناف بچه رو معمولا می اندازن دم سوراخ موش که باهوش بشه. باهوش که شد کارش می گیره!”
مگر میشود اسم این کتاب را دید و ناخودآگاه به یاد مجموعه تلویزیونی قصههای مجید نیفتاد؟ قصههای مجید مجموعه داستانی است که هوشنگ مرادی کرمانی در 5 جلد و در دهه 50 شمسی منتشر کرد. این مجموعه داستان زندگی مجید و مادربزرگش که بیبی صدایش میزند را روایت میکند. پسری حراف، اما در عین حال زیرک که در رویای بازیگری و مشهور شدن است.
قصههای مجید یکی از درخشانترین آثار در حوزه داستان نویسی ایران است. هرچند برخی از افراد این کتاب را در زمره بهترین رمان های نوجوانان هم قرار میدهند. هوشنگ مرادی کرمانی با ظرافت خاصی در هر داستان به سراغ باورها و رسم و رسوم ایرانیها میرود. البته او ادعا میکند که این مجموعه داستان را بر اساس زندگی واقعی خودش نگاشته است.
از دست ندهید: چگونه بهترین ترجمه را انتخاب کنیم
4- سگ ولگرد
“تمام کوشش او بیهوده بود. اصلا نمی دانست چرا دویده، نمی دانست به کجا میرود، نه راه پس داشت نه راه پیش.”
صادق هدایت را همه با شاهکار ابدی او یعنی کتاب بوف کور که یکی از بهترین رمان های جهان است میشناسند. اما اولین آشنایی من با او به کتاب و داستان کوتاه سگ ولگرد باز میگردد. قصه سگی به نام پات که حالا پس از گم کردن صاحب خود آواره شده است. البته آوارگی تنها درد او نیست، بلکه آزار دید از سایر انسانها بر این درد میافزاید.
سگ ولگرد از مهمترین داستان کوتاه های هدایت و حتی تمام ادبیات ایران است. این داستان بارها و بارها در محافل مختلف توسط متخصصان نقد شده است. همچنین این داستان تاکنون به 9 زبان زنده دنیا هم ترجمه شده است. داستانی که هم رمانتیک است و هم به جامعه و سیاست کنایه میزند. البته هدایت بعدها این داستان را در کنار چند داستان کوتاه دیگر در مجموعهای به همان نام سگ ولگرد منتشر کرد.
5- کباب غاز
“شب عید نوروز بود و موقع ترفیع رتبه. در اداره با همقطارها قرار و مدار گذاشته بودیم که هرکس اول ترفیع رتبه یافت، به عنوان ولیمه یک مهمانی دستهجمعی کرده، کباب غاز صحیحی بدهد دوستان نوش جان نموده به عمر و عزتش دعا کنند.”
احتمالا با خواندن جمله بالا یاد این نام کتاب، یاد خاطرات دوران دبیرستانتان افتادید! خب، حق هم دارید. چرا که داستان کوتاه کباب غاز از آن دست قصههایی است که تا ابد از ذهن کسی پاک نمیشود. کباب غاز نوشته محمدعلی جمالزاده است. کسی که از او به عنوان پدر داستان کوتاه نویسی در ایران یاد میکنیم.
جمالزاده در کباب غاز داستان کارمندی را روایت میکند که به تازگی ازدواج کرده و دست بر قضا ترفیع درجه هم گرفته است. برای همین هم قصد دارد همقطارانش را به صرف غذا دعوت کند. اما یک مشکل بزرگ دارد، او که نمیتواند همه را یکجا دعوت کند، تنها یک غاز برای پذیرایی از هر دو گروه دارد. مصیبت وقتی بزرگتر میشود که مصطفی، فامیل دور او هم برای گرفتن عیدی به خانه او میآید.
6- انتری که لوطیاش مرده بود
“شاید در تمام آن مدتی که خود را آزاد می دانست، یا زنجیر از یادش رفته بود و یا چون مانند یکی از اعضای تنش شده بود و همیشه آن را دیده بود، دیگر به آن اهمیتی نمی داد.”
انتری که لوطی اش مرده بود نام مجموعه داستانی است از صادق چوبک، نویسنده ایرانی. این مجموعه شامل 3 داستان کوتاه و یک نمایشنامه است. اتفاقا یکی از داستانهای کتاب هم به اسم خود این مجموعه است. داستان میمونی به نام مخمل که پس از مرگ صاحبش، خود را از بند و زنجیر خلاص میکند. به امید اینکه بتواند در دنیای آزادتر زندگی کند.
چوبک این داستان را با الهام از داستان سگ ولگرد صادق هدایت نوشته بود. از لحاظ انواع ژانر کتاب میتوانیم این اثر را در دسته آثار ناتورالیسمی قرار دهیم. البته به دلیل عقاید چپ گرایانه چوبک، تمام آثار او رنگ و بوی این تفکر را هم در خود دارند.
7- نیمه تاریک ماه
“صندلی ها می گویند از سنگینی یا سبکی می فهمند که هرکس چقدر تاریک است.”
گلشیری را بیشتر ما با رمان شازده احتجاب میشناسیم. اما به گفته خودش، مجموعه نیمه تاریک ماه حاصل تمامی زحمات او در زمینه داستان کوتاه نویسی بوده است. کتاب نیمه تاریک ماه شامل 36 داستان کوتاه است که گلشیری در طی تقریبا 38 سال نوشته است.
نکته جالب درباره مجموعه داستان نیمه تاریک ماه این است که به دلیل طولانی بودن مدت نوشتن آن، میتوانیم تغییر رویکرد و ذهنیت گلشیری در این سالها را در دل داستانهای وی ببینیم. همین ویژگیها ما را متقاعد کرد تا این مجموعه داستان را در فهرست بهترین داستان کوتاه های ادبی ایران قرار دهیم.
8- عشق روی پیادهرو
“زن و مرد برای هم مثل درختاند که شاید میوهشان تلخ باشد اما سایهشان همیشه خنک است.”
مصطفی مستور از جمله نویسندگان معاصر است که اتفاقا مردم کارهایش را دوست دارند. عشق روی پیادهرو اولین مجموعه داستان کوتاه او است. این مجموعه که در سال 1377 منتشر شد، شامل 12 داستان کوتاه عاشقانه است. البته مثل تقریبا تمام آثار مستور، ردپایی از جستجو برای یافتن خدا هم در این مجموعه داستان دیده میشود.
به نظر میرسد هدف مستور از نوشتن این مجموعه داستان این بوده که عشق را بار دیگر و با استفاده از زاویه دیدهای جدیدی به ما معرفی کند و بشناساند. پس اگر به داستان های کوتاه عاشقانه علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید.
9- قصههای بهرنگ
“آیا اطاعت از آموزگار و پدر و مادری ناباب و نفسپرست که هدفشان فقط راحت زیستن و هر چه بیشتر بیدردسر روزگار گذراندن و هر چه بیشتر پول درآوردن است، کار پسندیدهای است؟”
صمد بهرنگی در ذهن ما باماهی سیاه کوچولو گره خورده است. او تقریبا در تمام عمرش برای کودکان و نوجوانان نوشت. مجموعه قصههای بهرنگ شامل داستانهایی است که او برای بچهها نوشته تا به راحتی در مقابل ظلم و ستم سر خم نکنند. در واقع او در دوران عمر کوتاهی که داشت، در تلاش بود تا روحیه قهرمانی را در کودکان زنده کند. البته از نوع قهرمانانی که به جای اهمیت دادن به خودشان به مناع جمع میاندیشند.
همچنین بخوانید: چگونه کتاب مناسبی برای کودکان انتخاب کنیم
10- عزاداران بیل
“اسلام که میخواست حرف بزند، گفت: «من از این صداها زیاد میشنفم. نه این که تنهام، شبا میرم پشت بام، میشینم و گوش میکنم. اون وقت از این صداها زیاد میشنفم».”
رمضان دستهایش را حلقه کرد دور گردن ننهاش و گفت: «ننه جونم، نترس، مشدی اسلام از این صداها زیاد شنیده، حالا دیگه راهی نمونده. تا برسیم، خوب میشی».
پیرزن نالهای کرد و گفت: «دارم میمیرم».
عزاداران بیل یکی از مهمترین و بهترین آثار ادبیات ایران است. این کتاب شامل 8 قصه مجزا است که درباره سرگذشت و رنجهای مردم روستایی به نام بیل نوشته شدهاند. غلامحسین ساعدی، نویسنده کتاب که پیشتر در مقاله بهترین نمایشنامه های جهان با او و نمایشنامه آی با کلاه آی بی کلاه آشنا شدیم، عزاداران بیل را با الهام از داستان نقاب مرگ سرخ ار ادگار آلن پو نوشته است.
اگرچه این هشت داستان هر کدام به موضوع مجزایی اشاره میکنند، اما در نهایت همه آنها فلاکت و بدبختی مردم بیل را برای ما به تصویر میکشند. تفسیر و نقدهای بسیاری درباره این کتاب نوشته شده است و حتی شاملو این اثر او را هم رده آثار بزرگانی چون گابریل گارسیا مارکز قرار میدهد. مشهورترین داستان این مجموعه قصه چهارم است که داریوش مهرجویی فیلم گاو را از روی آن ساخت.
11- آدمها
“تا مدتها فکر میکردم زنها فقط عاشق مردهایی میشوند که بلندقد باشند، سبیل داشته باشند با ابروهای پهن و قیافهای مردانه. بعد وقتی مادرم گفت عاشق پدرم شده و با او ازدواج کرده شک کردم چون پدرم مثل تیله بود.”
اگر دوست دارید تعداد زیادی داستان کوتاه ادبی ایرانی بخوانید و با آنها بخندید و گریه کنید، بدون شک کتاب آدم ها انتخاب مناسبی برای شما است. کتاب آدمها اثر احمد غلامی است. این مجموعه داستان، 62 داستان کوتاه از احمد غلامی را در خود جای میدهد. غلامی موفق شد در سال 1389 جایزه بهترین مجموعه داستان را به خاطر آن از بنیاد گلشیری دریافت کند.
نکته جالب درباره این مجموعه داستان شروع مشابه همه آنها است. در واقع نویسنده ابتدای هر داستان به توصیف و صحبت درباره خصوصیات ظاهری شخصیتها میپردازد و سپس به سراغ ادامه داستان میرود. آدمهایی که به معنای واقعی کلمه معمولی هستند و هیچ ویژگی خاصی ندارند.
معرفی داستان های کوتاه ادبی خارجی
همانطور که گفتیم، هدف ما از نوشتن این مقاله معرفی داستان کوتاه فارسی بود. اما تصمیم گرفتیم داستان دیگر از ادبیات جهان را هم به شما معرفی کنیم. داستانهایی که هر یک زمینهساز و الهام بخش اتفاقات بزرگی بودهاند.
1- شنل
“تنها چیزی که از آن برای من باقی مانده بود یک جذابیت غیرقابل توصیف بود. شاید چون دیگر قرار نبود ببینمش و شاید چون هر چیزی که از ما جدا شده است برایمان خوشایند به حساب میآید.”
شنل یا اورکت (Overcoat) یکی از بهترین داستان های کوتاه تاریخ است که نیکلای گوگول، نویسنده مشهور روسی نوشته است. حتی فئودور داستایفسکی که خود خالق یکی از کتاب هایی که باید خواند یعنی جنایات و مکافات است، درباره این داستان میگوید: “همه ما از زیر شنل گوگول درآمدهایم!”
در واقع این داستان تاثیر بسیار زیادی بر ادبیات روسیه گذاشته است. گوگول در داستان شنل سعی دارد مثل تقریبا همه آثارش اختلاف طبقاتی را زیر سوال ببرد. قصه شنل درباره باشماکین است، کارمندی فقیر که تمام پولش را پس انداز کرده تا برای زمستان شنلی برای خود تهیه کند.
داستان شنل را میتوانید در مجموعه داستان یادداشت های یک دیوانه بخوانید که نشر نی با ترجمه خشایار دیهیمی منتشر کرده است.
2- لاتاری (قرعه کشی)
“اگرچه اهالی روستا رسم و رسومات قدیمی را فراموش کرده بودند و دیگر از جعبه سیاه استفاده نمیکردند، اما همچنان یادشان نرفته بود که باید از سنگ استفاده کنند.”
فقط یک لحظه چشمانتان را ببندید و تصور کنید در دهکدهای زندگی میکنید که هر سال در روز 27 ژوئن یکی از اهالی را سنگسار میکنند. خب، تصورش هم وحشتناک است، نه؟
این قصهی داستان کوتاه لاتاری است. یکی از مشهورترین داستان های کوتاه ادبیات آمریکا که توسط شرلی جکسن نوشته شده است. از زمان انتشار این داستان کوتاه در مجله نیویورکر تا به امروز، منتقدان در نقد داستان کوتاه لاتاری مطالب زیادی نوشتهاند. نکته جالب اینکه این داستان در روز 26 ژوئن منتشر شد، دقیقا یک روز قبل از قرعه کشی برای سنگسار کردن در داستان!
همچنین بخوانید: انواع نقد کتاب ؛ راهنمای تحلیل رمان و داستان کوتاه
3- شرط بندی
“زندگیکردن به هر نحوی بهتر از مرگ است.”
آیا شما هم با جمله بالا موافقید؟ مثلا اگر به شما باشد، اعدام را ترجیح میدهید یا حبس ابد؟ این همان موضوع اصلی داستان شرط بندی است. در واقع آنتون چخوف با چنین موضوع سادهای چنان ما را درگیر افکارمان میکند که تا مدتها بعد از اتمام این داستان، به آن فکر میکنیم.
داستان شرط بندی درباره مرد ثروتمند و وکیل جوانی است که در حال بحث روی موضوع اعدام و حبس ابد هستند. مرد ثروتمند اعتقاد دارد اعدام رفتار جوانمردانهتری است، اما در سوی مقابل وکیل جوان با حبس ابد موافق است. چخوف در طول حیات خود با داستانها و نمایشنامههایی که نوشت تاثیر بسیار زیادی روی نویسندگان پس از خود گذاشت. پس بدیهی است که یکی از بهترین آثارش در فهرست بهترین داستان های کوتاه ادبی ما قرار بگیرد.
4- قلب افشاگر (قلب رازگو)
“مسئله اینه که شما من رو یک دیوانه فرض کردید. اما دیوانهها هیچی نمیدونن. ولی باید من رو میدیدید، باید میدیدید که چقدر عاقلانه پیش میرفتم.”
یکی از مشهورترین داستان های کوتاه ترسناک در تاریخ، درست همان چیزی که از ادگار آلن پو سراغ داریم. داستان دیوانگی یک انسان و صدای تپش قلبی که در یز کفپوشهای یک اتاق در حال تپیدن است. داستانی که مدتها درون ذهن شما باقی میماند.
قلب افشاگر یا قلب رازگو داستانی است که بارها و بارها در کتابها و مجلات مختلف درباره آن صحبت شده است و به عنوان یکی از آثار درخشان داستان کوتاه گوتیک از آن یاد میشود.
5- دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل
“در یک صبح زیبای ماه آوریل در یکی از خیابان های فرعی محله ی معروف هارویوکوی توکیو دختر صددرصد دلخواهم را دیدم. راستش را بخواهید آن قدرها هم زیبا نیست. آدم خیلی مهمی هم نیست. لباس پوشیدنش هم چیز خاصی ندارد. اما هنوز هم از پنجاه قدمی می توانم بفهمم او دختر صددرصد دلخواه من است.”
هاروکی موراکامی را با آن سبک داستان نویسی خاص خودش میشناسیم. البته او کلا آدم خاصی است. این را میتوانیم حتی با خواندن خودزندگینامه او هم بفهمیم. اما کتاب دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل مجموعهای است از 7 داستان کوتاه و خواندنی که بی شک طرفداران این نویسنده ژاپنی از خواندن آنها لذت خواهند برد.
موراکامی در ایران با کتاب کافکا در کرانه بیشتر شناخته میشود. سبک خاص نوشتاری او و استفاده از عناصری مثل رئالیسم جادویی، باعث شده نوشتههایش مخاطب خاص خودش را داشته باشند. کتاب دیدن دختر صددرصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریل در ایران توسط محمود مرادی ترجمه و در نشر ثالث به چاپ رسیده است.
زندگینامه موراکامی: معرفی و خلاصه کتاب از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم
6- مسخ
تصور کنید یک روز صبح از خواب بیدار میشوید و میبینید که به یک حشره زشت و بد ترکیب تبدیل شدید. در چنین شرایطی چه حسی به شما دست میدهد؟ این قصهی داستان کوتاه مسخ است. فرانتس کافکا نویسنده این داستان، سعی میکند در این داستان حقایق تلخی از زندگی را به ما نشان دهد.
البته عده زیادی مسخ را یک رمان کوتاه میدانند تا داستان کوتاه. اما همچنان میتوانید آن را در بین مجموعه داستانهای کوتاه فرانتس کافکا پیدا کنید. کافکا این داستان را با رویکرد اکسپرسیونیستی نوشته و تا امروز عده زیادی از آن به چشم یکی از مشهورترین آثار این ژانر نگاه میکنند.
7- کلیسای جامع
ریموند کارور یکی از بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه در تمام تاریخ است. آثار او به جهت صراحت کلام و به دور بودن از تعارفات، مورد توجه افراد مختلف قرار گرفتهاند. کلیسای جامع هم درست مانند همین مقالات، به درد و رنجهایی که یک فرد آمریکایی باید تحمل کند اشاره دارد.
کارور هم مانند اسکات فیتزجرالد سعی دارد به ما تصویر یاس و ناامیدی درون آمریکاییها را نشان دهد. در واقع او در داستان کلیسای جامع چیزی که با نام “رویای آمریکایی” شناخته میشود را نشانه میرود. این را میتوان از شخصیتهای داستانهایش هم فهمید. شخصیتهایی که مشکلات زیادی دارند و متاسفانه موفق به حل کردن بخش زیادی از آنها نمیشوند.
8- یک گل سرخ برای امیلی
“از وقتی پدرش مرد او به ندرت خانه را ترک میکرد و زمانی که معشوقش هم او را تنها گذاشت دیگر بیرون از خانه خود دیده نشد.”
یک گل سرخ برای امیلی داستان کوتاهی است از ویلیام فاکنر، نویسنده مشهور آمریکایی. امیلی شخصیت اصلی این داستان نماینده قشر مرفه جامعه است که پس از مرگ پدر و ترک شدن توسط معشوقش، دیگر از خانه بیرون نمیرود. اما هنگامی که در 70 سالگی فوت میکند، راز بزرگ او فاش میشود.
فاکنر این داستان را هم مانند سایر قصههایش در سرزمین خیالی خود نوشته است. کتاب یک گل سرخ برای امیلی که نشر نیلوفر منتشر کرده است شامل 6 داستان کوتاه از فاکنر است. به جز یک گل سرخ برای امیلی، داستان انبارسوزی هم از این کتاب بسیار خواندنی است.
نشر نیلوفر این کتاب را با ترجمه نجف دریابندری که از بهترین مترجم های کتاب در ایران است منتشر کرده است.