همه ما آدمها به محیطی که در آن زندگی میکنیم عادت کردهایم. اما اگر به مجموعهای از حرفها، رفتارها و تصاویری که در اطرافمان است دقت کنیم میتوانیم تاریخ را حتی تغییر دهیم. نقد هم به نوعی تحلیل ابعاد فرهنگی زندگی انسان است. همانطور که علوم مختلف روی زندگی فیزیکی انسان تاثیر دارند، نقد نیز بر فرهنگ انسانها موثر است. نقد میتواند شامل روشهایی برای تحلیل و نقد کتاب، موسیقی، فیلم و دیگر آثار هنری باشند که هر روز نشانهای از آنها را در زندگی مشاهده میکنیم. انواع نقد کتاب، چه رمان و چه داستان، به یک دایره گستردهتر مرتبط میشوند: زبان، پول، دین، قانون، قدرت و غیره.
در واقع بدون دانستن چنین زنجیرهای زندگی انسان روی زمین با مشکل مواجه میشود. دلیل این است که مهمترین چیزی که انسان روی زمین خلق میکند همان آثار ادبی و هنری هستند که اجازه میدهد موارد تاثیرگذار روی زندگی خود را تحلیل کند. به گونهای که میتوان از این طریق در جامعه تغییراتی ایجاد کرد.
اما انواع روشهای نقد کتاب چه هستند؟ در یک نقد روشمند باید به چه نکاتی توجه کنیم؟ در ادامه انواع نقد کتاب را به زبان ساده به شما معرفی میکنیم و با مثال و ارائه نکات مهم هر نقد شما را بیشتر با نظریات هر یک از آنها آشنا میکنیم. البته اگر علاقمندید بدانید چگونه میتوان روی اثری نقد نوشت، مقاله چگونه نقد کتاب و داستان بنویسیم ؟ را مطالعه نمایید.
انواع نقد کتاب
مانند هر چیزی که در گذر زمان متحول میشود، نظریات نقد به تدریج گسترده شدند. از فرمالیسم تا ساختارگرایی، از نقد تاریخی تا نظریات مارکسیستی، و واسازی و نقد جنسیتی همگی در کنار هم با تحولات روزگار و آثار ادبی به وجود آمده و خود ایجاد کننده حرکتهایی جدید بودهاند. دانستن انواع نقد کتاب به ما در چند زمینه مهم کمک میکند:
- چرا یک اثر نوشته میشود
- سبک نویسنده و هم نسلهای او چه شباهت و تفاوتهایی دارد
- ما از آن اثر چه چیزی متوجه میشویم
- دیدگاه حاکم در آن دوران چه بوده است
در ادامه به یکی از انواع نقد کتاب میپردازیم که پرسش اصلی آنها «چگونگی» است و سپس به چگونگی توسعه نظریات نقد و دسته بندی آنها میپردازیم.
فرمالیستی
همانطور که از اسمشان مشخص است نظریه پردازان فرمالیست به فرم دقت میکردند تا محتوا. مثلا اینکه چگونه یک مضمون بیان شده است یا اینکه چگونه شخصیت پردازی صورت گرفتهاست برایشان اهمیت داشت. اما نکته اینجا است که فرمالیستها بیشتر به شعر توجه داشتند. آنها معتقد بودند تکنیکها روی شعر بهتر اعمال میشوند و تکنیکهایی مثل ریتم و واج آرایی را در ابیات ارزیابی میکردند.
اما این نقد در داستانها هم به شکل روایتشناسی ظهور پیدا کرد. مثلا کوتاهی جملات و استفاده از صفات مورد توجه آنها قرار گرفت. اگر رمان «مسخ» که قبلا در مقاله بهترین رمان های جهان آن را معرفی کردهایم را بخوانید، متوجه نوعی مضمون کنایهآمیز در اثر خواهید شد که از طریق زبان روایت به خواننده منتقل میشود. یا رمان «داغ ننگ» یا The Scarlet Letter روایت به طور سمبلیک شخصیتها را معرفی میکند و در دسته بندیهای اخلاقی و غیراخلاقی آنها را درک میکنیم.
بنابراین، اینکه هر اثری چه ویژگیهای ادبیای دارد و چگونه روایت سازماندهی شده است، تصاویر و استعارهها چگونه به کار رفتهاند از انواع ارزیابیهای نقد ادبی فرمالیستی کتاب نثر و شعر است. نمونه واضحتر داستان بسیار کوتاه «داستان یک ساعت» است که در آن زبان استعاری و منحصر نویسنده شما را وارد قطار احساسات و دریافت لحظهای روایت میکند.
ساختارگرایی
ساختارگرایان گروه دیگری از نظریه پردازان بودند که به پایهایترین بعد هر زبان یعنی گرامر و ساختار توجه داشتند. آنها معتقد بودند همه زبانها مشابهاند زیرا ساختار یکسانی دارند و این ساختارها میتوانند جهانی باشند. برای نمونه، داستان سیندرلا که توسط یک فرانسوی در قرن هفدهم نوشته شده یا داستان سفیدبرفی که در قرن نوزدهم به زبان آلمانی منتشر شد ساختار یکسانی دارند. بنابراین، از آنجایی که ذهن آدمی هم هنر ایجاد این نظم را دارد، آنها آثار ادبی را با توجه به لایههای زیرین آن بررسی میکردند.
در این رابطه، اگر اثری بخوانیم و عملکرد هر شخصیت را بررسی کنیم یا نظم وقایع را ارزیابی کنیم به نوعی ساختار متن را تحلیل کردهایم. آنچه در این نقد شما انجام میدهید یافتن معنا است. حتی همین الان که هنگام صحبت کردن با دوستانتان از ایموجی استفاده میکنید به نوعی از کد استفاده کردهاید و مخاطب شما باید منظور شما را رمزگشایی کند. یکی از بهترین آثاری که میتوانید نقد ساختارگرایی را با آن تجربه کنید، همان رمان «داغ ننگ» هاثورن است. اینکه حرف A چه مفاهیمی را در رمان به مخاطب منتقل میکند جالب توجه است.
از میان بهترین رمان های ایرانی «ماهی سیاه کوچولو» را نیز پیشنهاد میکنیم تا نقش سمبلیک ماهی سیاه را در رابطه با دیگر المانهای ادبی اثر دریافت کنید. رمان «پرنده من» نیز دارای همین ویژگی است و در این روایت کبوتر نشانه است.
نقد تاریخی
در این نوع نقد، ما به تغییرات جهان خارجی نویسنده میپردازیم که میتوانند تحولات سیاسی و اقتصادی باشند. اما در اینجا فقط رخدادهای خاص مدنظر نیست بلکه روابط و مباحث بین افراد مهم است. به عبارتی، اینکه یک نویسنده چگونه وقایع تاریخی را در اثر خود منعکس میکند مهم است. ارزیابی زوایای تاثیرگذاری آن دوره تاریخی بر اثر و اینکه این اثر چه چیزی را منتقل میکند از ابعاد دیگر نقد تاریخی است.
مثلا اگر رمان «فصل کبوتر» اثر حسین فاتحی را بخوانید از روزگار قبل انقلاب ایران تصاویری از جامعه و تحولات آن خواهید یافت. یا داستان کوتاه «هدیه مغان» به سنت هدیه دادن در روز کریسمس و اشارات آن به کتاب مقدس از بهترین انواع آثار تاریخی است. همانطور که قبلا در مقاله نقد کتاب گفتیم، مطالعه این نوع نقد نیاز به مطالعه و تسط کافی بر دوران نگارش کتاب یا داستان دارد. اگر به تاریخ کشور خاصی علاقمند هستید یا اطلاعات بیشتری دارید ما تعدادی از بهترین کتاب های تاریخی ایران و جهان را پیشتر به شما معرفی کردهایم که مطالعه آن خالی از لطف نیست.
اما، بدانید که این نوع نقد تاریخی بعدها به شکل مادی گرایی فرهنگی یا Cultural Materialism توسعه یافت. نظریه پردازان مادی گرایی فرهنگی بیشتر به محوریت نظامها در جوامع میپرداختند. برای مثال، آغاز دوران رنسانس فضایی ایجاد کرد که مسئله هویت به خصوص برای زنان مورد توجه قرار بگیرد.
نقد روانکاوی
برای یکبار هم که شده همه نام فروید، لاکان، یا یونگ را شنیدهایم و کم و بیش با نظریات آنها آشنایی داریم. همانطور که میدانید ادبیات بسیار گسترده است و روانشناسی و روانکاوی نیز به شکل تئوری نقد در ادبیات ظاهر شد. اصولا این نقد متاثر از فروید است.
خوانش روانکاوی کتابها (نثر و شعر) بر این پایه است که متن نوعی رویا است و منتقد وظیفه دارد لایههای زیرین این رویا را جستجو کند. مثلا، یافتن نشانههایی که باعث ایجاد مشکلات یا بهبود بین روابط شخصیتها در روایت میشود مورد توجه این منقدین است. بنابراین، با خواندن رمان «لطیف است یک شب» (به انگلیسی: Tender is the Night) یا نمایشنامههای ایبسن احتمالا باید توجهتان معطوف روابط شخصیتها و چگونگی برخورد شخصیتها با مشکلات احساسی آنها باشد. در رمان «مرگ ایوان ایلیچ» یا «خانم دلوی» نیز میتوانید از این نوع روابط پیدا کنید. داستان کوتاه «گودمن براوان جوان» اثر هاثورن نیز در همین دستهبندی قرار دارد که تصادها را در جهان درونی و بیرونی شخصیت به نوعی نشان میدهد.
نقد مارکسیستی
در جوامع کاپیتالیستی (سرمایه داری) دو طبقه وجود دارد که یکی بر دیگری سلطه دارد. گروهی که قدرت و ثروت دارد بر گروه دیگر چیره شده و این گروه تمام عمر زحمت میکشند تا بتوانند زنده بمانند. مارکسیستها معتقدند انسانها زیر سلطه سرمایه داران انرژی خود را از دست میدهند و منزوی میشوند. نقد و نظریات مارکسیستی به نوعی نگرش تاریخی دارند. اما زاویه نگاهشان معطوف به نزاع طبقاتی و تضادهایی است که سرمایه داری در جامعه ایجاد میکند.
در این جامعه تولید کالاها، حتی کالاهای فرهنگی، نیز تحت سلطه سرمایه داران قرار میگیرد. این به نوعی نابرابری است. اگر داستان معروف «لاتاری» شرلی جکسون را مطالعه کرده باشید، میتوانید تاثیر اثر ادبی بر جامعه و اثر جامعه بر ادبیات را بهتر درک کنید. مارکسیستها در آثار ادبی در جستجوی نابرابریها و بیعدالتیها هستند و جایگاه اثر را در رابطه با وقایع زمان انتشار مورد بررسی قرار میدهند. یکی از بهترین رمانهایی که بتوان نقد نظریات مارکسیستی را در آن جستجو کرد، کتاب «بلندیهای بادگیر» برونته است. البته این تناقضات را در اثر «هماسیهها» اثر احمد محمود میتوان دید. اشارات محمود به کودتای ۲۸ مرداد و ایجاد شکاف طبقاتی به خوبی منعکس کننده نظریههای مارکسیستی است.
نقد پساساختارگرایی و واسازی
این نوع منتقدین معتقد بودند معنای آثار ثابت نیست و هر فردی میتواند جزییترین لایه یک اثر را مشاهده کند و از آن برداشت جدیدی داشته باشد. این افراد به نوعی در حال معماری آثار و به چالش کشیدن معنای آثار هستند. در جستجوی این معانی، منتقدین پساساختارگرایی به مسئله حقیقت میپردازند و دوگانگیهای آثار مثل خوب/بد را ارزیابی میکنند. البته به بررسی چگونگی قرارگیری این نوع تقابلها در اثر نیز میپردازند. بررسی روابط میان شخصیتها و وقایع و اینکه آیا آنها دروغین، ساختگی یا شبیه سازی شدهاند از محوریت کار آنها است. با این رویکرد پژوهشگران به یکی از بهترین رمان های کلاسیک پرداختهاند و آن اثر «هزار و یک شب» است که بررسی شخصیت شهرزاد و روایتهای او مورد توجه است.
نقد جنسیتی
فرهنگ ملل مختلف تصاویری از زنان و مردان را منعکس میکند. اینکه چگونه زندگی کردهاند و حتی مردان چگونه زنان را محدود کردهاند. مسائلی مثل اینکه جوامع مرد سالار چگونه زنان را به خانهداری مجبور میکردهاند و مردان در مشاغل حرفهای مشغول میشدند در این نقد ارزیابی میشود. حتی مسئله پوشش و تحصیلات هم مورد توجه آنها است. منتقدین فمینسیت و و تاریخ نگاران فرهنگی به تصاویر زنان در ادبیات میپردازند. آنها استریوتایپ (تفکر قالبی) مثبت و منفی را یافتهاند. مثلا اینکه اغلب زن تهدیدی برای قدرت مرد است یا زنان فرشتههایی برای مراقبت از مردان هستند به وفور در آثار یافت شدهاند.
البته، شکل گیری هویت مردان به مرور زمان که در آثار ادبی نشان داده شدهاند نیز مورد توجه پژوهشگران این حوزه بوده است. ترس از دست دادن قدرت و مردانگی از تصاویری هستند که در آثار ادبی در رابطه با مردان مطالعه میشوند. همین مسائل، از بعد زن و مرد به جنسیتهای دیگر نیز توسعه پیدا کرد.
پیشنهاد میکنیم برای آشنایی با این نوع نقد و شناسایی تصاویر برابری و نابرابری جنسیتها، تعدادی از مشهورترین و بهترین کتاب های حوزه زنان و فمینسیم را بخوانید؛ همانند «دلبند» اثر تونی موریسون و «غرور و تعصب» جین آستن. در آثار زویا پیرزاد مانند «چراغها را من خاموش میکنم» نیز به نقش و تصویر زنان تاکید ورزیده شده است.
استعمارگرایی
اسعتمارگرایی به معنی این است که قدرتی بر تعدادی افراد یا یک منطقه مسلط شود. معمولا استعمارگرایی با امپریالیسم( استفاده از قدرت برای کنترل ملت مستعمره نشین) نیز مرتبط است. امپریالیسم و استعمارگرایی در طول تاریخ باعث گسترش تبعیض نژادی و افزایش برده فروشی شدند. آثار ادبی از دوران استعمارگرایی در تاریخ وجود دارند که معمولا از زاویه دید مستعمره نشینان نوشته شده. مثلا رمان «دل تاریکی» کنراد از معروفترین آثار این دوره است. این رمان درباره مردی است که به قصد تجارت عاج فیل به رود کنگو میرود و تاثیرات وحشتناک عاطفی و روانی استعمارگرایی و امپریالیسم را روایت میکند.
در این دوران اکثر آثار جنبه تاریخی داشتند تا تخیلی و آثار تخیلی از کتاب های ممنوعه به حساب میآمدند. و مسائل مذهبی و تعلیمی در آنها به وفور یافت میشد. هنگام خواندن این آثار حتما وقایع تاریخی، دیدگاهها و شک گرایی مذهبی را جستجو کنید. حتی مهم است بدانید رابطه بین مستعمره نشینان و استعمارگران چگونه به تصویر کشیده شدهاست.
پسا استعمارگرایی
ادبیات پسا استعماری به ادبیاتی گفته میشود که در یک دوره پسااستعماری نوشته شده (از سال ۱۹۸۰ تاکنون). در این آثار مسئله نژاد بیشتر به چشم میخورد. ادبیات این دوران غالبا توسط جامعه استعمار شده نوشته شده و واکنشی به استعمار است. مطالعات پسا استعماری هم به بررسی شرایط مختلط فرهنگی که پس از استعمارگرایی به وجود میآید میپردازند. به منظور مطالعه آثار ادبی پسا استعماری، باید توجهتان معطوف تفاوتهای فرهنگی، ادبی، تصویرسازیها و مضامینی که مستعمره نشینان و استعمارگران دارند باشد. در یکی از رمانهای ایرانی به نام «روزگار تفنگ» خدادادزاده میتوان این تفاوتها از جمله تمایز من و دیگری را به راحتی یافت. البته در رابطه با زمینه تاریخی دیگر کشورها اغلب میتوانید مقالات خوبی از دایره المعارف بریتانیکا دریافت کنید.
حتی گاهی مهاجرت مردم به کشورهای دیگر بخاطر شرایط اقتصادی محل زندگیشان است. و دیده میشود مهاجران در آثار خود در رابطه با این موضوع مینویسند. رمانهایی مانند «عطر سنبل عطر کاج» (به انگلیسی Funny in Farsi)، «خندیدن بدون لهجه» و «سرزمین نوچ» به مشکلات ایرانیان مهاجر و مسئله هویت پسا استعماری آنان میپردازد. حتی اشعار یی یون لی حکایت گر مشکلات فرهنگی و غذا چینیها در آمریکا است. همانطور که ملاحظه کردید، نقد پسا استعماری با انواع نقد کتاب و تحلیلهای فرهنگی و اجتماعی که بحث کردیم در ارتباط است.
«چرا ملتها شکست میخورند؟» از بهترین کتاب های سیاسی تا با دلیل ثروتمندی و فقر ملل پی ببرید.
نظریه سبز
نظریه سبز به رابطه بین انسانها و کل طبیعت و تاثیرات مخرب انسانها بر طبیعت میپردازد. این نظریه در اواسط قرن نوزدهم معرفی شد اما تاثیر آن به میزانی بود که به یک رشته دانشگاهی تبدیل شد. البته شاید این نظریه یکی از انواع نقد کتاب باشد که کمتر در ایران جا افتاده است. بررسی تاثیرات بمب هستهای یکی از موضوعات اساسی این نظریه است که به طور مستقیم با سیاستهای جوامع مرتبط است. نظریه پردازان سبز معتقد هستند سیاستمداران به تاثیرات محیطی برای حفظ امنیت انسانها بیتوجه هستند. بنابراین، در نظریات خود تاکید دارند که انسانها نباید برای منافع شخصی خود طبیعت را از بین ببرند. ردپای این تاثیرات را میتوانید در دو رمان به خوبی بیابید. یکی از آنها رمان علمی تخیلی فرانسوی یعنی «یخ شکن» است و دیگری رمان آمریکایی «جاده» اثر مککارتی.
تروماپژوهی
یکی از جدیدترین انواع نقد کتاب مطالعات تروما است. تروما، روان زخم یا آسیب روحی یک تجربه مشترک بین همه انسانها است. اما این تاثیر میتواند ریشههای مختلفی داشته باشد و لازم است حتما زمینه تاریخی این تجربه حسی بررسی شود. برای نمونه، رمان «همنام» (به انگلیسی: The Namesake). در این رمان متوجه تاثیرات روحی زندگی در آمریکا و دوری از وطن راوی داستان خواهید شد. اما نقطه اصلی این داستان موقعی است که همسر این خانم تصادف میکند و انتظارات والدینش در ذهن او مدام میگذرد. یا مسئله هویت آن خانواده و فرزندشان در آمریکا نشان داده میشود. این ویژگیها از اصلیترین تاثیرات روحی و عاطفی هستند که در تروماپژوهی ارزیابی میشوند.
رمانهای «ناخواندهای دور از کرولینا» اثر دوروتی الیسون «آبیترین چشم» تونی موریسون نیز تاثیر خشونت و مرگ ناگهانی نزدیکان را بر انسان و افکار او به خوبی نشان میدهند. اثر «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» نوشتهی رضا قاسمی رمانی است که به عقیده پژوهشگران پیچیده است. اما از طریق زبان شخصیتها میتوانید به تاثیر دغدغهها و بیماریهای روانی در شخصیتها پی ببرید.
جمع بندی؛ انواع نقد کتاب
داستانها جدای از فرهنگ ما نیستند، هر چقدر هم که تخیلی بنظر برسند درسی و نکتهای برای ما دارند. ما میتوانیم با همسو کردن نگاهمان با نویسندگان و نظریه پردازان زوایای جدیدی را از محیطی که در آن زندگی میکنیم بببینم. و حتی وضعیت انسانها در نقاط و شرایط مختلف را درک کنیم. این درک کردن، به ما دیدگاههای انتقادی میدهند. انواع این نقدها چه برای کتاب باشند چه هر اثر هنری دیگر انعکاسی از جهان بیرون هستند. گاهی تعدادی از آنها ترکیب شده و به تحلیل آثار کمک میکنند و گاهی به تنهایی بسیاری از لایههای متنی و دلیل سبک نویسنده را آشکار میکنند. اگر تصمیم گرفتهاید نقد کتاب و داستان بنویسید، امیدواریم مطالب این مقاله به یافتن روش کار شما کمک کند.
2 پاسخ