شانس، عاملی که ما معمولا موفقیتهای دیگران را به آن گره میزنیم. فلان دوستمان در شغلش موفق است، چون شانس دارد. فلان همسایه دکترایش را در رشته مورد علاقه خود بگیرد، چون او هم شانس دارد! اما خود ما چی؟ مگر میشود شانس سراغ همه برود به جز ما؟ خب، متاسفانه این ذهنیتی است که بسیاری از ما داریم. در واقع ما به جای تلاش بیشتر و کوشش برای رشد، تنبلی خود را گردن بدشانسیمان میاندازیم. برای همین هم موفقیتمان مدام به تعویق میافتد. اما افراد موفق این چنین فکر نمیکنند. در واقع آنها خودشان شانس را برای خود میسازند. امروز و در این مقاله هم قرار است به سراغ معرفی و خلاصه کتاب ذهنیت سرندیپیتی برویم. اثری که اگرچه در لیست کتابهایی که افراد موفق میخوانند نیست، اما باز هم میتواند شما را برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت یاری کند. پس بیایید باهم بیشتر این کتاب را بشناسیم.
آشنایی با نویسنده
دکتر کریستین بوش ، استاد دانشگاه نیویورک است و در آنجا بر برنامهی اقتصاد جهانی CGA نظارت میکند. وی همچنین در مدرسهی اقتصاد لندن، استاد مدعو است. دکتر بوش یکی از مؤسسین شبکهی سَندباکس نیز هست؛ شبکهای که کارآفرینان و نوآفرینان را از سرتاسر جهان دور هم جمع میکند. او همچنین سازمانی با عنوان رهبران هدفمند تأسیس کرده تا مدیرانی را که انگیزه و هدفی دارند گرد هم آورد. کتاب ذهنیت سرندیپیتی هنوز در ایران ترجمه و چاپ نشده است. برای همین هم پیشنهاد میکنیم خلاصه آن را از انتهای همین مقاله دانلود و مطالعه کنید.
همچنین بخوانید: معرفی و خلاصه کتاب افسانه کاریزما
چرا سرندیپیتی؟
وقتی این کلمه را میشنویم ناخودآگاه یاد اژدهای صورتی رنگی میافتیم که در دوران کودکی کارتون آن را میدیدیم. کلمه سرندیپیتی اما در زبان انگلیسی معنا و مفهوم خاصی دارد. سرندیپیتی به معنای خوشبختی و یا توفیق غیر منتظره است. تقریبا همان چیزی که ما نامش را شانس میگذاریم! البته این نام بی شباهت به کارتون سرندیپیتی هم نیست. چرا که اژدهای صورتی آن کارتون هم معمولا سفیر صلح و خوشبختی بود. اما بیایید با هم ببینیم دلیل انتخاب این نام برای کتابی که قصد معرفی آن را داریم چیست؟
کتاب ذهنیت سرندیپیتی درباره چیست؟
همانطور که پیشتر هم گفتیم، بسیاری از ما تصور میکنیم که اتفاقات، موقعیتهای خوب و فرصتهایی که در زندگی نصیبمان میشوند تنها بر حسب شانس و اقبال هستند. اگر هم چنین فرصتهایی نصیب ما نشوند، آن را به حساب بد شانسی خود میگذاریم. اما آیا چنین چیزی صحیح است؟ اگر به همچین چیزی اعتقاد دارید خواندن خلاصه کتاب ذهنیت سرندیپیتی به شما کمک بسیاری میکند.
دکتر کریستین بوش در این کتاب به ما نشان میدهد که شانس با چیزی که درون ذهن ما وجود دارد متفاوت است. بر خلاف تصور ما که شانس را فقط موضوعی اتفاقی و کاملا تصادفی میپنداریم، دکتر بوش اعتقاد دارد که افراد موفق شانس را به سمت خودشان هدایت میکنند. به باور او، این افراد میدانند چگونه تکههای پازل را در کنار هم بچینند تا بتوانند خوش شانسی را برای خودشان رقم بزنند. این چیزی است که در تصور بسیاری از ما غیرممکن است. چرا که فکر میکنیم شانس برابر است با هر چیزی که از عهده اختیارات ما خارج و بر کاملا بر اساس بخت و اقبال است.
البته دکتر بوش صرفا عقیده خودش را تبدیل به یک کتاب پرفروش نکرده است! او با کمک گرفتن از مطالبی که از دل شیمی، مدیریت، بیولوژی و اطلاعات مختلف بیرون آمدهاند، به ما نشان میدهد که شانس از روی هوا و به صورت اتفاقی به ما چشمک نمیزند. بلکه این خود ما هستیم که با دیدن نشانهها و ارتباط برقرار کردن بین این نشانهها میتوانیم شانس را به سمت خودمان هدایت کنیم. به عقیده بوش، هر وقت ما بتوانیم سرندیپیتی یا همان شادی و موفقیت ناگهانی را درک کنیم، آنگاه میبینیم که چگونه شانس بر سر راهمان قرار میگیرد.
از دست ندهید: معرفی و خلاصه کتاب اضطراب موقعیت
بخش هایی از خلاصه کتاب ذهنیت سرندیپیتی
همانطور که خواهیم دید، تا زمانی که ذهنیت درستی پیش گرفته باشید میتوانید راه را برای مواجهشدن با سرندیپیتی هموار کنید.
بنابراین اولین اقداماتی که باید بههنگام پرورش ذهنیت درست به آنها آگاه باشیم عبارتند از: نکتهبین و کنجکاو بودن، ذهنی باز داشتن و در حالی که دیگران بر نیمهی خالی تمرکز کردهاند، اشتیاق داشتن برای دیدن نیمهی پر لیوان!
اگر افراد سازمان دور هم جمع شده و از حماقت فردی که در جلسه برخاسته و ایدهی جدیدی پیشنهاد داده حرف بزنند، او متوجه میشود که فرهنگ نامناسبی برای سرندیپیتی و نوآوری بر سازمان حکمفرماست.
در برخی از سازمانهایی که اهداف بشردوستانهای را دنبال میکنند تنها یک روش انجام کار وجود دارد: روش غربی.
هرم مازلو بیان میکند که افراد در ابتدا با نیازهای پایهای چون غذا و سرپناه برانگیخته میشوند. زمانی که این نیازها برطرف شدند، نیازهای ارتباطی و جنسی محرکی برای افراد میشوند.
امروزه برای جوانان متخصص و حرفهای نگاهکردن از دریچهی معنا به جای پول امری نامعمول نیست. در واقع این تغییر دیدگاه فقط به جوانان ایدهآلگرا خلاصه نمیشود، بلکه میان تمامی گروههای سنی مشاهده میشود.
با این وجود که سرندیپیتی چیزی غیرقابل پیشبینی و غیرمنتظره است، اما بدین معنی نیست که نمیتوان احتمال وقوع آن را به شکلی مداوم و مستمر در زندگی افزایش داد.
برعکس بسترهای رسانهی جمعی که هرکسی میتواند در آنها عضو شود، یکی از مزیتهای بسترهای اجتماعی کنترلشدهای چون سندباکس این است که ارتباطات در آن به اندازهای اطمینانبخش هستند که خود به خود آنها را نیرومند میسازد.
با اینکه داشتن مجموعهای از افراد مختلف در اطراف خود برای آمادهسازی صحنهی به وقوع پیوستن سرندیپیتی حیاتی است، به صبر و پشتکار نیز نیاز پیدا خواهید کرد.
هیچوقت بازخوردها را نادیده نگیرید، حتی اگر بازخوردی منفی باشد.
سرفصلهای خلاصه کتاب ذهنیت سرندیپیتی
- یاد بگیرید چگونه با اصلاح و بازبینی جهان پیرامونتان، خوشبختی خود را رقم بزنید.
- انواع مختلفی از سرندیپیتی وجود دارند، اما همگی با شانس و اقبال «تصادفی» فرق میکنند و به خلق «اقبال هوشمندانه» اشاره دارند.
- معمولاً سرندیپیتی یعنی به هم وصلکردن نقاطی که پیش از این به سختی قابل مشاهده بودهاند.
- هماهنگبودن با سرندیپیتی و هوشیاری از آن یعنی رها کردن انحرافات نهادینهشده.
- سازمانهایی چون RLabs بهترین نمونه از در اختیار داشتن ذهنیت سرندیپیتی هستند.
- برای هوشیار و با انگیزه ماندن، بر یک ستارهی قطبی درخشان متمرکز شوید.
- شما میتوانید به روشهای سادهای احتمال وقوع سرندیپیتی را افزایش دهید.
- برای کاشت دانههای وقوع سرندیپیتی، گامهای راحتی باید برداشته شوند.
- توسعهی سرندیپیتی زمان میبرد، پس صبر و شکیبایی پیشه کنید.
- ترویج و توسعهی سرندیپیتی، خلق فضایی امن برای ترکیب ایدههای جدید ذهنهای گوناگون را شامل میشود.
- بخش ویژهی نویسنده: جهتدهی عدم قطعیت کووید 19 با ذهنیت سرندیپیتی.
الکساندر فلمینگ و ذهنیت سرندیپیتی نام الکساندر فلمینگ با آمپول پنی سیلین گره خورده است. اما بد نیست بدانید خودِ او هم به کمک ذهنیت سرندیپیتی توانست به این کشف بزرگ برسد. او وقتی دید باکتریای که او مدتها رویش کار میکرده ناپدید شده است، به جای افسوس خوردن به کپکهای اطراف آن توجه کرد. در حالی که شاید سایر دانشمندان با دیدن چنین صحنهای آزمایش را تکرار میکردند، او ارتباط بین کپک و باکتری را پیدا کرد و در نهایت توانست پنی سیلین را کشف کند! پس برای شانس آوردن باید خودتان هم کمی تلاش و دقت داشته باشید. |
اهمیت به کارگیری ذهنیت سرندیپیتی
شاید بپرسید اصلا پیروی کردن از چنین ذهنیتی چه فایدهای برای ما دارد؟ همه ما در طول روز با اتفاقاتی روبرو میشویم که چندان خوشایند ما نیستند. موفقیت کسانی که از ما بهترند، رشد و پیشرفت اطرافیانمان و یا حتی بدشانسیهایی که به زعم خودمان دچار آنها میشویم. البته چنین چیزهایی با توجه به شرایط زندگی ما چندان هم غیرمنتظره و خلاف اخلاق و واقع نیستند. پس باید به جای فکر کردن به آنها و حسرت خوردن درباره بدشانسی خودمان، با مدیریت توجه راهی برای هدایت شانس به سمت خود پیدا کنیم.
اینجاست که ذهنیت سرندیپیتی وارد میشود. زمانی که ما موفق میشویم ذهنیت سرندیپیتی را درون ذهن خود پرورش دهیم، در واقع یاد میگیریم که به جای نگاه به نکات منفی، نیمه پر لیوان را ببینیم. متاسفانه بسیاری از ما به دلیل عدم توجه به چنین جزئیاتی، فرصتهای مهمی را در زندگی خود از دست میدهیم. مثلا اگر در یک مصاحبه شغلی رد شویم، دیگر امید خود را برای زندگی از دست میدهیم! در حالی که شاید اگر ذهنیت سرندیپیتی را در خود پرورش داده بودیم، میتوانستیم با بهره بردن از آن شانس شکوفا کردن یک استعداد را درون خود افزایش دهیم.
البته برای تشکیل چنین ذهنیتی لازم نیست همیشه لبخند بزنید، مثبت فکر کنید و یا یک تابلو کائنات درون اتاق خود نصب کنید. تنها کافیست به فرصتها و اتفاقات پیرامون خود بیشتر توجه کنید.
این کتاب به درد چه کسانی میخورد؟
اول از همه، آنهایی که زمین و زمان را به خاطر بدشانسی خود سرزنش میکنند! حتما شما هم این افراد را اطرافتان دیدهاید (یا شاید خودتان یکی از آنها باشید). مطالعه خلاصه کتاب ذهنیت سرندیپیتی به شما نشان میدهد که تا چه اندازه اشتباه فکر میکردید. سپس میتوانید به کمک راهکارهای موجود در این خلاصه کتاب و مدیریت ذهن و کنترل افکار، این ذهنیت را در خود اصلاح کنید.
به جز این شما میتوانید با شکل دادن این ذهنیت درون خودتان، از فرصتهایی که در زندگی برای شما پیش میآید بیشترین بهره را ببرید. ذهنیت سرندیپیتی شما را برای استفاده حداکثری از موقعیتها و فرصتهای پیش رو آماده میکند.
جمع بندی + دانلود خلاصه کتاب ذهنیت سرندیپیتی
همانطور که دیدید، شانس با آنچه درون ذهن ما وجود دارد متفاوت است. به قول توماس جفرسون، سومین رئیس جمهور آمریکا: “من عمیقا به شانس اعتقاد دارم، چرا که هرچه بیشتر تلاش میکنم، بیشتر شانس میآورم.” برای همین هم بهتر است که خلاصه این کتاب را دانلود و مطالعه کنید. آنگاه میفهمید که اصلاح ذهنیت و دید نسبت به دنیا تا چه اندازه میتواند باعث موفقیت و رشد شما شود. آن هم بدون آنکه دچار مثبت اندیشی بیهود و روانشناسی زرد شوید.