معرفی و خلاصه کتاب واقعیت ؛ اثر هانس رزلینگ

چند درصد از مردم جهان در فقر زندگی می‌کنند؟ بلایای طبیعی و مریضی‌ها چند نفر را در سال به کام مرگ می‌کشانند؟ اوضاع زمین چقدر بد است و چه سرنوشتی در انتظار ماست؟ این‌ها سوالاتی هستند که هرکدام از ما بارها و بارها در طول زندگی خود درون ذهنمان تکرار کرده‌ایم. برخی اوقات هم با نگاه کردن به آمارهایی که هر چند وقت یکبار از رسانه‌ها منتشر می‌شوند، دو دستی بر سر خود زدیم و آینده جهان را رو به نابودی دیدیم. در حالی که اوضاع آنقدرها هم خراب نیست. هانس رزلینگ در کتاب واقعیت به ما نشان می‌دهد که چرا برخی از تصورات ما در مورد این جهان اشتباهند و اصلا خود این افکار منفی از کجا نشات می‌گیرند؟ در این مقاله قصد داریم به معرفی کتاب واقعیت بپردازیم و در پایان خلاصه این کتاب را به شما هدیه دهیم. پس حتما با ما همراه باشید.

درباره نویسنده

هانس رزلینگ پزشک و سخنران سوئدی نویسنده کتاب واقعیت است. او این کتاب را با همکاری پسر و عروس خود نوشت. البته متاسفانه عمرش به چاپ کتاب نرسید و پیش از منتشر شدن آن به دلیل سرطان از دنیا رفت. رزلینگ درباره کتاب واقعیت می‌گوید:

این کتاب آخرین نبرد من در مبارزه مادام‌العمرم با جهل ویرانگر است. پیش از این خودم را با اطلاعات گسترده، نرم‌افزارهای روشنگری و روش‌های یادگیری مختلف مسلح کرده‌ایم، اما انگار هیچکدام تا الان کافی نبوده است. امیدوارم که این کتاب کافی باشد.

کتاب واقعیت پس از انتشار خیلی زود توانست به یکی از کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز تبدیل شد. این کتاب در ایران توسط خانم بهار رحمتی ترجمه و در انتشارات نشر نوین به چاپ رسیده است.

کتاب واقعیت درباره چیست؟

مطمئنم شما هم مثل اغلب مردم تصور می‌کنید که دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم خیلی جای مناسبی نیست. در واقع تصور ما این است که دنیا رو به نابودی می‌رود و تمام پیشرفت‌هایی که داشته‌ایم بیش از آن که به نفعمان باشند به ضررمان بوده‌اند. اما آیا واقعا اینطور است؟ به گفته هانس رزلینگ 10 غریزه درون ما وجود دارند که هر یک به نحوی اوضاع را از آن چیزی که هست بدتر نشان می‌‌دهند. این 10 غریزه به نوعی دید ما را نسبت به جهان پیرامونمان سیاه می‌کند. رزلینگ در کتاب واقعیت راهکارهایی برای مقابله و کنترل این غرایز به ما می‌آموزد. به گفته او از بین بردن این غرایز تقریبا غیرممکن است، پس ما باید راهی برای کنترل و کمتر کردن تاثیر آن‌ها بر روی زندگی خود پیدا کنیم. اما این 10 غریزه کدامند؟

1. غریزه شکاف: باعث می‌شود ما فکر کنیم بین افراد، کشورها و خلاصه هر چیزی یک شکاف وجود دارد.
2. غریزه منفی‌گرایی: توجه ما را به اخبار و اتفاقات منفی بیشتر از اتفاقات مثبت جلب می‌کند.
3. غریزه پیروی از خط‌مستقیم: میل ما را به عدم تغییر و یکنواخت بودن زندگی افزایش می‌‌‎دهد.
4. غریزه ترس: باعث می‌شود ما به چیزهای ترسناک یا دلهره آور توجه بیشتری داشته باشیم.
5. غریزه اندازه: منطق ما را در دیدن اندازه و تناسب موارد مختلف در زندگی برهم می‌زند.
6. غریزه کلی‌گرایی: باعث می‌شود تمام افراد یا موارد موجود در یک دسته‌بندی را با عملکرد یک یا دو عضو بسنجیم.
7. غریزه سرنوشت: سرنوشت ما را از پیش تعیین شده می‌داند!
8. غریزه نگرش تک‌بعدی: ما را در حصار انتخاب بله یا خیر اسیر می‌کند.
9. غریزه سرزنش: به جای پیدا کردن مشکل به دنبال مقصر خواهیم‌بود.
10. غریزه فوریت: تاثیر تمام غرایز را چند برابر می‌کند.

تغییر شخصیت و سرنوشت با مطالعه:

خلاصه کتاب شخصیت شما همیشگی نیست

چرا باید غرایز خود را کنترل کنیم؟

زندگی کردن در دنیایی که از در و دیوارش یاس و ناامیدی می‌بارد بدون شک باعث افسردگی هر فردی خواهد شد. اما دنیایی که ما از آن صحبت می‌کنیم در واقعیت چهره دیگری دارد. در واقع علیرغم تمام مشکلات و نگرانی‌هایی که در دنیا وجود دارند، وضع ما آنقدرها هم خراب نیست. برای مثال اگر پاندمی کرونا 100 سال پیش اتفاق می‌افتاد، به نظر شما چه تعداد از افراد کرده زمین جان می‌باختند؟ این رقم به قدری بزرگ بود که شاید حتی ادامه حیات بشر را با مشکلاتی جدی روبرو می‌کرد. اما به لطف پیشرفت علم و تکنولوژی، ما توانسته‌ایم تا حد زیادی ویروس کووید-19 را کنترل کنیم. موضوعی که شاید هیچوقت در هیچ بخش خبری به آن اشاره نشده باشد. اما به جای آن هر روز ساعت‌ها زمان صرف دادن آمار کشته‌شدگان این ویروس در سراسر جهان می‌شود.

کنترل کردن غرایز و داشتن دید مثبت اما واقعی نسبت به دنیا، موجب افزایش اعتماد به نفس شما نیز خواهد شد. وقتی بفهمید جهانی که در آن زندگی می‌کنید هنوز هم فرصت برای رشد و پیشرفت دارد، آن‌گاه با انرژی و میل بیشتری برای رشد و توسعه فردی خود تلاش خواهید کرد. گذشته از آن، شما آرامش بیشتری را در زندگی خود تجربه می‌کنید. آرامشی که با اخبار رسانه و اعداد و رقم‌‌هایی که در تلویزیون می‌شنوید، مدام در معرض خطر است.

دیدگاه بیل گیتس درباره کتاب واقعیت

بیل گیتس در وبلاگ شخصی خود این کتاب را یکی از بهترین کتاب‌های آموزشی که در تمام عمرش خوانده معرفی می‌کند. به گفته او مطالعه این کتاب سبب شد که او این دو قطبی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را برای همیشه کنار بگذارد. بخشی که شاید بیش از همه توجه گیتس را به خود جمع می‌کند، دسته‌بندی افراد بر اساس میزان درآمدشان است. آنطور که هانس رزلینگ می‌گوید، افراد در سرتاسر جهان از لحاظ میزان درآمد و نوع زندگی به 4 دسته تقسیم می‌شوند:

1. دسته اول: کسانی که نهایتا می‌توانند روزی 2 دلار هزینه کنند. آن‌ها در فقر به سر می‌برند و از داشتن بسیاری از لوازم مورد نیاز زندگی محرومند. حدود 1 میلیارد نفر از مردم روی کره زمین در این دسته بندی قرار دارند. 
2. دسته دوم: کسانی که روزانه بین 2 تا 8 دلار هزینه زندگی دارند. این افراد از تمام امکانات ابتدایی و متوسط زندگی بهره‌مندند. آن‌ها چیزی حدود 3 میلیارد نفر از جمعیت کره زمین را شامل می‌شوند.
3. دسته سوم: کسانی که روزانه بین 8 تا 32 دلار هزینه زندگی دارند. امکانات زندگی آن‌ها کمی بیشتر و پیشرفته‌تر از دسته دوم است. حدودا 2 میلیارد نفر هم در این دسته‌بندی جای می‌گیرند. 
4. دسته چهارم: کسانی که روزانه بیش از 32 دلار هزینه زندگی دارند و علاوه بر داشتن امکانات خوب زندگی، سفرهای تفریحی نیز در برنامه آن‌ها جای دارد. 

بیل گیتس می‌گوید اگر چه بیشتر افراد دسته چهارم ثروتشان را به وسیله هوش مالی بالای خود به دست آورده‌اند، اما به هرحال بیشتر جمعیت کره زمین در دسته دوم و سوم قرار دارند. پس اینکه مدام فکر کنیم جزو انسان‌های بدبخت روی زمینیم یک اشتباه بزرگ است. جالب‌تر اینکه طبق گفته همین کتاب، در طول 20 سال گذشته، نیمی از افراد دیگر در فقر کامل به سر نمی‌برند. 

جملات به یاد ماندنی کتاب واقعیت

“وقتی که ترس مغز شما را پر کرده باشد، دیگر جایی برای دیدن واقعیت‌ها وجود نخواهد داشت.”

“اینکه جهان‌بینی خود را بر اساس رسانه‌ها شکل دهید، مانند این است که تنها با نگاه کردن به پای من در موردم به یک بینش برسید. “

” جهان بدون اعداد قابل درک و فهم نیست. اما نمی‌توان آن را تنها با اعداد و ارقام درک کرد.”

“تا به حال هیچوقت از جهان پیرامون ما تصویری به این زشتی و خطرناکی رسم نشده است. آن هم در حالی که در واقعیت هیچ‌گاه دنیا تا به اندازه الان آرامش نداشته است. “

“فراموش نکنید، هر چیزی می‌تواند بد باشد و به مرور بهتر شود.”

“به جای مقصر، به دنبال دلیل بگردید.”

” هر وقت که از کسی در مورد اوضاع جهان سوال می‌کند، دیدگاه آن‌ها بسیار ترسناک‌تر و خشن‌تر از چیزی است که در جهان می‌بینیم.”

“تنها راهی که می‌توان به کمک آن افزایش جمعیت را کنترل کرد، ریشه‌کن کردن فقط مطلق است.”

“مردم، کشورها، دین‌ها و فرهنگ‌ها مثل یک تکه سنگ نیستند. آن‌ها به صورت دائم در حال تغییرند.”

“با آغوش باز اطلاعات جدید را بپذیرید و همیشه در حال تازه‌تر کردن دانش خود باشید.”

همچنین بخوانید: معرفی و خلاصه کتاب کوچک نبوغ

کتاب واقعیت به درد چه کسانی می‌خورد؟

همه! هر کسی که سواد خواندن و نوشتن دارد می‌تواند از این کتاب نتیجه بگیرد. آمارهای مهم و واقعی در کنار راهکارهای جذاب ارائه شده در این کتاب می‌توانند زندگی هر فردی را دگرگون کنند. برای همین هم پیشنهاد می‌کنیم که حتما خلاصه کتاب واقعیت را از انتهای همین مقاله دانلود و مطالعه کنید. آن‌گاه خواهید دید که این کتاب در تغییر افکار منفی به مثبت تا چه اندازه مهم و کاربردی است. 

سخن پایانی

بدبین بودن به تنهایی ویژگی شخصیتی بدی است، اما وقتی ما به هر کس و هرچیز در اطراف خود بدبین باشیم، زندگی کردن برای ما سخت تر خواهد شد. کتاب واقعیت ما را با حقیقت دنیای اطرافمان آشنا کرده و بار دیگر به ما این نکته را گوشزد می‌کند که اوضاع جهان خیلی هم بد نیست. پیشنهاد ما این است که حتما خلاصه این کتاب که از طریق لینک قابل دانلود است را بخوانید و با کنترل غرایز 10 گانه زندگی را به کام خود دوباره شیرین کنید.